خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه- یکی از نقدهایی که همواره به آموزش و پرورش وارد بوده است کمبود مشاوران در سطح مدارس خصوصاً در مدارس دوره ابتدایی بود و اینکه بیشتر تمرکز مشاوران به بحث کمک به هدایت تحصیلی یا کمک به انتخاب رشته در کنکور معطوف میشود و در متوسطه دوم فعال هستند. این روزهای کرونا و تحمیل آموزش مجازی به دانش آموزان و خانوادهها و رعایت پروتکلهای بهداشتی به در خانه ماندن بیشتر کودکان و نوجوانان انجامیده است، حالا دیگر دارد روی آسیب زای خود را نشان میدهد. شدت گرفتن انواع مشکلات اضطرابی و وسواسی و شدت گرفتن وابستگی به والدین و افت عملکرد تحصیلی تنها روی بهتری از انواع مشکلاتی است که والدین این روزها آن را در فرزندانشان گزارش میدهند و حتی آنها را به اتاقهای روان شناسان و روانپزشکان میکشاند. در این میان که ارتباطگیری نوجوانان با یکدیگر دچار وقفه شده است یا به سمت و سویی غیرحضوری متمایل شده است و از سوی دیگر تعامل والدین و بچهها آنقدر بیشتر شده که حالا سر تکالیف مدرسه هم باید بسیار بیش از گذشته با یکدیگر وارد چالش شوند و عملاً راهبری آموزشی هم به عهده والدین است، نقش مشاوران در آموزش و پرورش بیش از پیش پر رنگ میشود؛ مشاورانی که عملاً از چرخه آموزشی در دوران کرونا کنار رفتهاند.
مشاوران مدارس میگویند اصل کارایی آنها در مدارس و هنگام حضور و مشاهده نابهنجاریهاست و در نهایت مداخله کردن. آنها میگویند والدین یا دانش آموزان باید به آنها مراجعه کنند تا بتوانند نقشی در بهبود شرایط ایفا کنند و آنها میگویند عملاً بزرگترین انتظاری که آموزش و پرورش از آنها دارد بحثهای هدایت تحصیلی است. حالا روزهای کرونا نابهنجاریهای رفتاری و روانی در خانهها پنهان است و والدین آموزش کمی برای تشخیص آن دیدهاند و از سوی دیگر تعاملها از قبل قوی نبوده که حالا بدانند دسترسی به مشاوران برای مشورت چگونه است.
در بعد آموزشی خلاء آنقدر نگران کننده نیست که در بعد پرورشی
محمد داوری از مشاوران با سابقه آموزش و پرورش و کارشناس مسائل آموزش و پرورش در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص چالشهای آموزش مجازی بیان کرد: من اسم آن را آموزش غیرحضوری میگذارم چون همه این آموزش هم مجازی نیست. ارتباطات واقعی است و تنها ابزار آن تغییر کرده است. علیرغم اینکه هم نام آموزشی ما آمادگی مواجهه با این شرایط را نداشت و هم خانوادهها و دانش آموزان، اما هر چه جلوتر رفتیم دیدیم این نگرانی واقعی هست اما اینقدر وسیع نیست. در واقع اگر در دو بعد آموزشی و پرورشی موضوع را دسته بندی کنیم و مشاوران را در بخش آسیب و پرورشی ماجرا ببینیم باید بگویم در بعد آموزشی خلاها گرچه هست اما آنقدر نگران کننده نیست که در بعد پرورشی مشهود است.
اگر در دو بعد آموزشی و پرورشی موضوع را دسته بندی کنیم و نقش مشاوران را در بخش آسیبها و تربیتی و پرورشی ماجرا ببینیم باید بگویم در بعد آموزشی خلاها گرچه هست اما آنقدر نگران کننده نیست که در بعد پرورشی مشهود است
وی ادامه داد: این روزها که دیگر زیاد هم طول کشیده است، دانش آموزان در دسترس نیستند و خانوادهها هم پیگیر مسائل تربیتی از طریق مشاوران نیستند و این خلاء خود را بیشتر نشان میدهد. این موضوع البته در همه جای کشور ما و در همه مناطق یکسان نیست. شرایط فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی و تحصیلات والدین و برخورداری مدارس از مربیان و مشاوران متفاوت در این ارتباط سهیم است.
داوری بیان کرد: مدارسی داریم که اینقدر با آموزش غیرحضوری خلاها را پر کردند و معلم و دانش آموزان میگویند همه چیز خوب است که حتی اگر کرونا ادامه دار هم نباشد آنها مزایای این مدل ارتباط را میبینند. اما در هر شرایطی ناراضیترین گروه این وضعیت والدین هستند که مدیریت فرزندانشان در خانواده سخت شده است.
یک سوم دانش آموزان در بعد آموزشی دچار آسیب جدی شدند
این کارشناس مسائل آموزش و پرورش اظهار کرد: ببینید خلاهای آموزشی بیشتر ناشی از یک ساختار و نبود زیرساختهاست یعنی تبلت و گوشی در دسترس نیست و آموزش آسیب میبیند. یا اینترنت نیست. این مساله در مدارس و مناطقی که در حالت عادی ما در آموزش به حداقلها کفایت کردهایم بیشتر نمود دارد. در یک تقسیم بندی کلی هم میشود حدس زد کمی بیش از یک سوم مدارس و دانش آموزان ما توانستند با سامانه شاد و سایر سامانهها این خلا آموزشی را جبران کنند و در یک سوم دیگر بسته به نظارت ادارات و مدیران این مشکل حل میشود و یک سوم دانش آموزان حقیقتاً آسیب جدی آموزشی دیدهاند. به دلایل متعددی هم این اتفاق رخ داده است. از دلایل اقتصادی و فرهنگی تا کم انگیزه بودن معلمان و یا وجود مدیران ناکارآمد و مدارسی که حداقلهای آموزشی هم در آنها نیست. یعنی در خوشبینانهترین حالت از نظر آموزشی ۲۰ تا ۳۰ درصد دانش آموزان آسیب جدی دیدهاند. این درصد کسانی هستند که در آموزش حضوری هم این بخش آسیب دیده بودند اما در آموزش حضوری نظارت مستقیم تری بر فعالیتهای آموزشی وجود دارد.
این مشاور با سابقه بیان کرد: اما موضوع این است که در بعد پرورشی و تربیتی ما با خلا بسیار جدی تری رو به رو هستیم که به نظر میرسد چارهای هم پیدا نشده است. آموزش غیرحضوری بخش تربیتی را خیلی کمرنگ کرده است و بخش تربیتی هم مبتنی بر فعالیتهای درگیر کننده است که باید میان دانش آموزان و مربیان و معلمان به صورت حضوری رخ بدهد. ممکن است در آموزش غیرحضوری فیلم و کلیپ و… تولید کنیم برای بخش تربیتی و پرورشی اما اراده و انگیزهای برای استفاده دانش آموزان از آن نیست یا خانوادهها به محتواهای آموزشی اولویت بیشتری میدهند. از سوی دیگر برای دروس علوم و ریاضی است که به هر حال امتحانی گرفته میشود و نمرهاش و ارزشیابی هست. اما برای مسائل تربیتی و پیگیری آن باید انگیزه درونی در فرد وجود داشته باشد که آن را هم از قبل آموزش ندادهایم. ذات تربیت و آموزش غیرحضوری تا ۹۰ درصد با هم ناسازگار است.
کارکرد مشاوران در مدارس بیشتر مبتنی بر هدایت تحصیلی تعریف شده است
داوری گفت: در این میان مشاوران نیز متکی به ارجاع و مراجعه هستند و یا از سوی والدین یا معاونان و معلمان دانش آموزان به مشاوران مدرسه ارجاع داده میشوند و یا خانوادهها به مشاور مراجعه میکنند. این ارجاع به حداقل خود رسیده است. ما در این خصوص یک ضعف فرهنگی عمیقی داریم. در آن سوی ماجرا اگر ارجاعی هم هست بر اساس دستورالعملها و بخشنامهها و نظارتی که هست از مشاوران میخواهند آن بخشهایی را پیگیری کنند که مربوط به هدایت تحصیلی است. یعنی مدارس هم در چارچوب حداقلها موارد را از مشاوران پیگیری میکنند.
در این میان مشاوران نیز متکی به ارجاع و مراجعه هستند و یا از سوی والدین یا معاونان و معلمان، دانش آموزان به مشاوران مدرسه ارجاع داده میشوند و یا خانوادهها به مشاور مراجعه میکنند. این ارجاع به حداقل خود رسیده است. ما در خصوص فرهنگ مراجعه یک ضعف فرهنگی عمیقی داریم
وی اظهار کرد: اگر مشاوران مدارس از امکانات ارتباطات غیر حضوری استفاده کنند یک مساله شخصی است و به خود مشاور بستگی دارد. من در مدرسهام ۳۰۰ دانشآموز دارم که همه را در یک فایل شبکه ارتباطی قرار دادم. پیامهایی را مرتبط ارسال میکنم و کلیپ و… میگذارم و بسیار هم با دانش آموزان و اولیا پیام رد و بدل کردهایم که با شرایط حضوری قابل مقایسه نیست و قابل ردگیری هم هست برای نظارت آموزش و پرورش. حتی از یک سو بهتر هم هست چون من میتوانم در هر بحثی مثلاً در بحث هدایت تحصیلی به سابقه چت ها نگاه کنم و اطلاعات قبلی سریع در دسترس است. اما این منوط به این است که مشاور علاقمند باشد. باز از سوی دیگر این بیشتر در همان حوزه مشاوره تحصیلی کاربرد دارد. آسیبهای تربیتی و روانی و… در محیط مدرسه قابل مشاهده است که الان شرایطش برای ما فراهم نیست و برای همین تنها والدین هستند که باید این مشاهدات را گزارش کنند که آنها هم تا وقتی کارد به استخوانشان نرسد به مشاور مراجعه نمیکنند. تعداد کمی در نهایت ممکن است برای این موارد تماسی بگیرند. در نتیجه نگرانی شدیدی برای پس از کرونا و مواجهه با آسیبها در حوزه دانش آموزی وجود دارد.
افت عملکرد تحصیلی، پرخاشگری و افسردگی بیشترین دلیل مراجعه خانوادهها به مشاوران
وی درباره اینکه بیشتر علت مراجعه والدین در ارتباط با فرزندانشان چیست، گفت: یکی موضوع افت تحصیلی و اینکه بچهها با آموزش مجازی چیزی یاد نمیگیرند و آزمونها اعتبار ندارد محل سوال و مراجعه آنهاست و در رتبه بعد هم برای شدت گرفتن پرخاشگری یا افسردگی بچهها مشاوره میگیرند. بدون شک بعد از کرونا و بازگشایی مدارس شاهد خواهیم بود که سازگاری بچهها کاهش پیدا کرده است و زمان میبرد تا دوباره با محیط سازگار شوند. البته این آسیبها در مقاطع مختلف متفاوت است. در دوره ابتدایی بحث چالشهای آموزشی بیشتر خود را نشان میدهد و در متوسطه اول آسیبهای دوران نوجوانی را داریم و در متوسطه دوم هم استرسها و بحث کنکور شدید است.
وی در پایان بیان کرد: کرونا یک هشدار به دولت، خانوادهها، اساتید و کنشگران اجتماعی بود که بدانند در نتیجه آموزش مجازی بچههایمان با دنیایی ارتباط میگیرند که تا قبل از آن آموزش رسمی ما آن را منع میکرد. الان این نوع ارتباط رسمیت پیدا کرده است. این مساله یک نیمه پر دارد که به صورت فرصت باید به آن نگاه کنیم که آموزش مکمل در آموزش و پرورش بسیار کمک کننده است و نظام فرسوده و ناکارآمد را یک تکانی میدهد. باید در زمینه استمرار آموزش مجازی برای کمک به نظام آموزش رسمی گفتمان سازی شود چون ما دیگر هرگز در بحث آموزش به دوران قبل از کرونا بر نمیگردیم. نیمه خالی لیوان هم البته بحث تاثیرات فرهنگی و روانی ارتباطات مجازی است. ما باید بخشهای مثبت را حفظ کنیم و بخشهای منفی را به حداقل برسانیم.
نظر شما